آیه 4 سوره آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی

مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ ۗ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ

[3–4] (مشاهده آیه در سوره)


<<3 آیه 4 سوره آل عمران 5>>
سوره :سوره آل عمران (3)
جزء :3
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

برای هدایت مردم، و نیز کتاب جدا کننده میان حق و باطل (یعنی قرآن) را فرستاد. همانا آنان که به آیات خدا کافر شدند بر آنها عذاب سختی است، و خدا مقتدر و کیفر کننده ستمکاران است.

پیش از این برای هدایت مردم فرستاد، و فرقان را [که مایه جدایی حق از باطل است] نازل کرد. مسلماً کسانی که به آیات خدا کافر شدند، برای آنان [به کیفرِ کفرشان] عذابی سخت است؛ وخدا توانای شکست ناپذیر و صاحب انتقام است.

پيش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد، و فرقان [=جداكننده حق از باطل‌] را نازل كرد. كسانى كه به آيات خدا كفر ورزيدند، بى‌ترديد عذابى سخت خواهند داشت، و خداوند، شكست‌ناپذير و صاحب‌انتقام است.

براى هدايت مردم فرستاد و فرقان را نازل كرد. براى آنان كه به آيات خدا ايمان نمى‌آورند عذابى سخت مهياست، و خدا پيروزمند و انتقام گيرنده است.

پیش از آن، برای هدایت مردم فرستاد؛ و (نیز) کتابی که حق را از باطل مشخّص می‌سازد، نازل کرد؛ کسانی که به آیات خدا کافر شدند، کیفر شدیدی دارند؛ و خداوند (برای کیفرِ بدکاران و کافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

before as guidance for mankind, and He has sent down the Criterion. Indeed, there is a severe punishment for those who deny the signs of Allah, and Allah is all-mighty, avenger.

Surely they who disbelieve in the communications of Allah they shall have a severe chastisement; and Allah is Mighty, the Lord of retribution.

Aforetime, for a guidance to mankind; and hath revealed the Criterion (of right and wrong). Lo! those who disbelieve the revelations of Allah, theirs will be a heavy doom. Allah is Mighty, Able to Requite (the wrong).

Then those who reject Faith in the Signs of Allah will suffer the severest penalty, and Allah is Exalted in Might, Lord of Retribution.

معانی کلمات آیه

فرقان: فارق ميان حق و باطل، در اصل مصدر است بمعنى فاعل. طبرسى آن را مطلق فارق، ولى راغب، فارق حق و باطل مى‏ داند.

انتقام: نقم: انكار كردن «نقم الامر: انكره»، عقوبت را از آن انتقام گويند كه انكار عملى كار قبيح است.


تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«4» مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ‌

او (تورات و انجيل را) پيش از اين (قرآن) براى هدايت مردم (فرو فرستاد) و اينك فرقان را (كه وسيله‌ى تمييز حقّ از باطل است) نازل كرد، البتّه براى كسانى كه به آيات الهى كفر ورزند، عذاب شديدى است و خداوند شكست‌ناپذير صاحب انتقام است.

نکته ها

يكى از نام‌هاى قرآن، فرقان است. فرقان، يعنى آنچه مايه‌ى افتراق، جدايى و فرق گذاشتن است. از آنجا كه قرآن راه تشخيص حقّ از باطل مى‌باشد، لذا به آن فرقان گفته شده است.

عذاب شديد مخصوص آخرت نيست. در اين آيه نفرموده كه عذاب كفّار مربوط به آخرت است، زيرا گاهى سرگرمى و حرص بر اندوختن مال و غفلت از خداوند و معنويات، خود نوعى عذاب است. در آيه‌ى 85 سوره‌ى توبه مى‌فرمايد: خداوند به گروهى مال و اولاد مى‌دهد تا به وسيله آنها عذابشان كند.

امام صادق عليه السلام درباره‌ى‌ «أَنْزَلَ الْفُرْقانَ» فرمودند: «هر امر محكم، فرقان است و كتاب در

جلد 1 - صفحه 466

«أَنْزَلَ الْكِتابَ»*، مجموع قرآن است». «1»

پیام ها

1- هدايت مردم، يك سنّت هميشگى الهى بوده است. «مِنْ قَبْلُ هُدىً»

2- مخاطب كتب آسمانى، عموم مردم هستند، نه قبيله و نژادى خاص. «لِلنَّاسِ»

3- هركجا ميان سليقه‌ها، افكار و عقايد به هر نحو دچار تحيّر شديم، حرف آخر از آن قرآن است. (حتّى اگر در ميان روايات نيز دچار حيرت شديم، بايد به حديثى توجّه كنيم كه مطابق با قرآن باشد.) «الْفُرْقانَ»

4- عذاب الهى، پس از اتمام حجّت بر مردم است. «هُدىً لِلنَّاسِ ... الَّذِينَ كَفَرُوا ... لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ»

5- اين آيه مايه‌ى دلگرمى و تسلّى خاطر پيامبر و مؤمنان است كه خداوند به حساب كفّار سرسخت مى‌رسد. «عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ»

6- سرچشمه كيفر و انتقام خدا، عملكرد ماست وگرنه او عزيزى است كه هيچ كمبودى ندارد. «عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ»

7- نافرمانى و كفر مردم در خداوند أثرى ندارد. «كَفَرُوا، وَ اللَّهُ عَزِيزٌ»

«1». تفسير عيّاشى، ج 1، ص 162.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ «4»

مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنَّاسِ‌: پيش از نزول قرآن، اين دو كتاب را نازل فرمود در حالتى كه راه نماينده بود بنى اسرائيل را به طريق حق؛ و در اين دو كتاب آسمانى، نفى معبوديت غير از خداى به حق مذكور، و صفات پيغمبر مشهور مى‌باشد. بنابراين بطلان قول يهود و نصارى ثابت شود در آنچه نسبت به عزير و عيسى عليهما السلام دهند و تكذيب حضرت خاتم را نمايند.

نكته: تورات مشتق از «ورى الزند»، وقتى كه ظاهر شود نور دادن او؛ و اصل آن وورية به ابدال واو به تاء مثل تكلان و تراث؛ و چون به سبب آن ظاهر شد احكام حق از باطل در بنى اسرائيل، لذا مسمى به تورات شد.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 12

انجيل مشتق از «نجل ينجل» به معنى استخرج؛ و تسميه انجيل به جهت آنستكه احكام آن مستخرج از تورات و متفرع بر آن باشد. و تقدير اشتقاق اين الفاظ در صورتى است كه عربى باشد، لكن نزد اكثر، عجمى است.

وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ‌: و نازل فرمود كتاب جدا كننده ميان حق و باطل نزد بعضى مراد زبور، و نزد اكثر مراد قرآن است؛ و تكرار آن به جهت مدح و تعظيم و فضل آن است بر ساير كتب- از جهت مشارك بودن با آنها در وحى و مميّز شدن از آنها به سبب معجزه بودن- و به آن محق و مبطل از هم جدا شوند.

در كتاب كافى- از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه: قرآن تمام كتاب، و فرقان محكمات واجب العمل است.

در حديث صحيح، عبد اللّه بن سنان از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده در اين آيه شريفه فرمود: فرقان، هر امر محكم است؛ و كتاب، تمام قرآنى است كه تصديق نمودند آن را تمام پيغمبران گذشته‌ «1».

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ‌: بدرستى كه آن كسانى كه كافر شدند به نشانه‌هاى قدرت الهى، يا به آيات قرآنى، يا به انبياء سبحانى كه هر يك علامت و نشانه‌اى هستند در طريق هدايت، لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ: مر ايشان راست عذابى سخت در كميّت و كيفيّت دوام، به سبب كفر آنان. وَ اللَّهُ عَزِيزٌ:

و خداى تعالى غالب و قادر است بر عذاب كفّار كه ممنوع نشود از تعذيب، ذُو انْتِقامٍ‌: صاحب انتقام و غضب و عقاب است بر ايشان كه قادر نباشد بر مثل آن هيچ منتقمى.

در معالم الزّلفى- جابر جعفى از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده در حديث طويلى فرمود: روز قيامت خطاب شود به ملائكه غلاظ و شداد كه بگيريد اهل عصيان و طغيان را. پس به جهت تعظيم خطاب پروردگار، هفتاد هزار ملائكه غلاظ و شداد از جاى خود حركت نمايند و مبادرت كنند به سوى‌

«1» اصول كافى، جلد 2، كتاب فضل القرآن، باب النوادر، صفحه 630، حديث 11

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 13

اهل جهنم و درهم شكنند عظم و لحم ايشان را تا آنكه گويند آيا بر ما رحم نمى‌كنيد؟ ملائكه گويند: اى اشقيا چگونه بر شما رحم نمائيم و حال آنكه ارحم الراحمين بر شما رحم نفرموده. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ «4»

ترجمه‌

همانا آنانكه كافر شدند بآيت‌هاى خداوند از براى ايشان است عذابى دشوار و خداوند تواناى صاحب انتقام است..

تفسير

آيات نشانه‌هاى وجود و وحدانيت الهى است خواه كتب آسمانى باشد خواه وجود انبياء و اولياء خواه معجزات آنها هر چه انكار آن موجب انكار توحيد و رسالت شود كفر است و از براى آنها كه منكر شدند بسبب اين انكار عذابى است شديد و خداوند غالب و قادر است كسى نميتواند او را از عذاب نمودن بازدارد و منتقم است شديدا كه هيچ منتقمى نميتواند مانند آن انتقام بكشد و عذاب نمايد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


نَزَّل‌َ عَلَيك‌َ الكِتاب‌َ بِالحَق‌ِّ مُصَدِّقاً لِما بَين‌َ يَدَيه‌ِ وَ أَنزَل‌َ التَّوراةَ وَ الإِنجِيل‌َ «3» مِن‌ قَبل‌ُ هُدي‌ً لِلنّاس‌ِ وَ أَنزَل‌َ الفُرقان‌َ إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيات‌ِ اللّه‌ِ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ شَدِيدٌ وَ اللّه‌ُ عَزِيزٌ ذُو انتِقام‌ٍ «4»

خداوند نازل‌ فرمود ‌بر‌ تو ‌محمّد‌ ‌صلي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و ‌سلّم‌ كتاب‌ ‌را‌ (قرآن‌ ‌را‌) بحق‌ و ‌اينکه‌ كتاب‌ تصديق‌ ميفرمايد كتب‌ آسماني‌ ‌که‌ ‌بر‌ انبياء سلف‌ ‌از‌ آدم‌ ‌تا‌ عيسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ نازل‌ ‌شده‌ و نازل‌ فرمود تورية موسي‌ و انجيل‌ عيسي‌ ‌را‌ قبل‌ ‌از‌ نزول‌ قرآن‌ ‌براي‌ هدايت‌ مردم‌ و نازل‌ فرمود فرقان‌ (فارق‌ ‌بين‌ حق‌ و باطل‌) ‌را‌.

نَزَّل‌َ عَلَيك‌َ الكِتاب‌َ گذشت‌ ‌در‌ مجلّد اول‌ ‌در‌ تفسير ذلِك‌َ الكِتاب‌ُ معناي‌ كتاب‌، كتاب‌ تكويني‌، و تشريعي‌ و وجه‌ آنكه‌ ‌بر‌ قرآن‌ اطلاق‌ كتاب‌ ‌شده‌ صفحه‌ 125 بِالحَق‌ِّ ‌از‌ ‌براي‌ حق‌ّ اطلاقاتي‌ ‌است‌: 1‌-‌ ‌از‌ اسامي‌ ذاتيّه‌ خداوند متعال‌ اشاره‌ بمقام‌ واجب‌ الوجودي‌ ‌است‌ هميشه‌ بوده‌ و هميشه‌ هست‌ فناء و زوال‌ ‌در‌ ‌او‌ راه‌ ندارد بلكه‌ حقيقت‌ ‌بود‌ و هستي‌ ‌است‌ چون‌ صرف‌ وجود ‌است‌ و محض‌ وجود، مركّب‌ ‌از‌ وجود و ماهيّت‌ نيست‌ و ‌در‌ مقابل‌ ‌آن‌ باطل‌ ‌است‌ ‌که‌ نيست‌ محض‌ ‌باشد‌ و صرف‌ عدم‌ بتقابل‌ ايجاب‌ و سلب‌ و متناقضين‌.

2‌-‌ مطابق‌ ‌با‌ واقع‌ و حقيقت‌ و باطل‌ ‌بر‌ خلاف‌ واقع‌ و حقيقت‌ ‌است‌.

3‌-‌ بمعني‌ ثابت‌ ‌در‌ مقابل‌ زائل‌ و قرآن‌ مجيد حق‌ ‌است‌ طبق‌ واقع‌ و حقيقت‌ و راهنما بمصالح‌ دنيوي‌ و اخروي‌ و نجات‌ بخش‌ ‌از‌ مفاسد دارين‌ ‌در‌ مقابل‌ كتب‌ ضلال‌ ‌که‌ ‌بر‌ خلاف‌ حقيقت‌ و واقع‌ و مورث‌ هلاكت‌ نشأتين‌ و مفاسد دنيوي‌ و اخروي‌ ‌است‌ بتقابل‌ تضاد مُصَدِّقاً لِما بَين‌َ يَدَيه‌ِ تصديق‌ جميع‌ انبياء سلف‌ و صحف‌ نازله‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميكند ‌که‌ ‌اگر‌ قرآن‌ مجيد نبود دليلي‌ ‌بر‌ اثبات‌ نبوّت‌ احدي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌ يا ‌ كتب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نداشتيم‌.

وَ أَنزَل‌َ التَّوراةَ وَ الإِنجِيل‌َ مِن‌ قَبل‌ُ انزال‌ و تنزيل‌ بمعني‌ واحد ‌است‌ و تعبير

جلد 3 - صفحه 102

بهر دو جايز ‌است‌ تورية موسي‌ و انجيل‌ عيسي‌ ‌من‌ قبل‌ ‌يعني‌ قبل‌ ‌از‌ تنزيل‌ الكتاب‌ و چون‌ مضاف‌ اليه‌ محذوف‌ ‌است‌ مبني‌ ‌است‌.

هُدي‌ً لِلنّاس‌ِ ممكن‌ ‌است‌ حال‌ ‌باشد‌ ‌براي‌ تورية و انجيل‌، و ممكن‌ ‌است‌ خبر ‌باشد‌ ‌براي‌ مبتداي‌ محذوف‌ ‌يعني‌ هما (تورية و انجيل‌) و ممكن‌ ‌است‌ حال‌ ‌باشد‌ ‌براي‌ كتاب‌ و تورية و انجيل‌ ‌که‌ ‌هر‌ سه‌ هدايت‌ كننده‌اند و ‌اينکه‌ اظهر ‌است‌.

وَ أَنزَل‌َ الفُرقان‌َ فارق‌ ‌بين‌ حق‌ و باطل‌.

(سؤال‌) مراد ‌از‌ فرقان‌ همين‌ قرآن‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌ كتاب‌ ‌هم‌ همين‌ قرآن‌ ‌پس‌ وجه‌ تكرار چيست‌!

(جواب‌) آنكه‌ قرآن‌ نسبت‌ بتورات‌ و انجيل‌ يك‌ ‌ما ‌به‌ الاشتراكي‌ دارد و يك‌ ‌ما ‌به‌ الامتياز. امّا ‌ما ‌به‌ الاشتراك‌ تمام‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند نازل‌ ‌شده‌ ‌بر‌ انبياء مرسل‌ ‌براي‌ هدايت‌ بشر براه‌ سعادت‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ ‌که‌ جملات‌ قبل‌ ‌در‌ بيان‌ ‌اينکه‌ جهت‌ ‌است‌. و امّا ‌ما ‌به‌ الامتياز قرآن‌ چون‌ معجزه‌ ‌است‌ و بنحو اعجاز نازل‌ ‌شده‌ و اثبات‌ حقّانيّت‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بلكه‌ همه‌ انبياء و كتب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و ‌هر‌ چه‌ قرآن‌ مشتمل‌ ‌بر‌ ‌آن‌ ‌است‌ ميكند و بطلان‌ ‌هر‌ چه‌ مخالف‌ ‌آنها‌ ‌است‌ بخلاف‌ تورية و انجيل‌ ‌که‌ جنبه‌ معجزيّت‌ ندارد بلكه‌ اثبات‌ اينكه‌ ‌از‌ جانب‌ حق‌ّ ‌است‌ موقوف‌ ‌بر‌ ثبوت‌ نبوّت‌ موسي‌ و عيسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌ عكس‌ قرآن‌ و جنبه‌ فرقانيّت‌ ندارند، لذا ‌اينکه‌ جمله‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ جهت‌ ذكر ‌شده‌ و اللّه‌ العالم‌.

(سؤال‌) ‌در‌ سوره‌ انبياء ‌آيه‌ 49 ميفرمايد وَ لَقَد آتَينا مُوسي‌ وَ هارُون‌َ الفُرقان‌َ وَ ضِياءً وَ ذِكراً لِلمُتَّقِين‌َ و ‌اينکه‌ منافي‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ بيان‌ ‌است‌!

(جواب‌) معلوم‌ نيست‌ فرقان‌ صفت‌ تورية ‌باشد‌ فقط مجاهد گفته‌ مراد تورية ‌است‌ و بعضي‌ گفتند مراد برهان‌ ‌است‌ و بعضي‌ گفتند مراد شكاف‌ دريا ‌است‌ و تمام‌ اينها تفسير برأي‌ ‌است‌ و خبري‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ باب‌ نديدم‌. لكن‌ ظاهر عطف‌ ‌در‌ ‌آيه‌ اينست‌ ‌که‌

جلد 3 - صفحه 103

فرقان‌ و ضياء و ذكر سه‌ چيز ‌است‌ مغاير و آنچه‌ بنظر ميرسد و اللّه‌ العالم‌ آنكه‌ فرقان‌ معجزه‌ عصا ‌باشد‌ و ضياء معجزه‌ يد و بيضاء و ذكر تورية ‌باشد‌.

(سؤال‌) ‌در‌ برهان‌ و ‌غير‌ ‌آن‌ اخباري‌ ‌از‌ تفسير ‌علي‌ ‌بن‌ ابراهيم‌ و عيّاشي‌ و كافي‌ و ‌غير‌ اينها ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ نقل‌ كرده‌اند ‌که‌ مراد ‌از‌ كتاب‌ مجموع‌ قرآن‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌ فرقان‌ محكمات‌ قرآن‌!

(جواب‌) ‌اينکه‌ اخبار منافات‌ ‌با‌ مطلب‌ ‌ما ندارد زيرا محكمات‌ قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ فارق‌ حق‌ و باطل‌ ‌است‌ و معجزات‌ ‌آنها‌ اتم‌ّ و اكمل‌ ‌است‌ و ‌لو‌ تمام‌ قرآن‌ معجزه‌ ‌است‌، إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيات‌ِ اللّه‌ِ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ شَدِيدٌ محقّقا كساني‌ ‌که‌ بآيات‌ الهي‌ كافر شدند عذاب‌ شديد اختصاص‌ بآنها دارد.

كفر بمعني‌ ستر ‌است‌ ‌يعني‌ پوشانيدن‌ و آيات‌ عبارت‌ ‌از‌ اموريست‌ ‌که‌ دلالت‌ ‌بر‌ وجوب‌ وجود حق‌ و صفات‌ ذاتيّه‌ ‌از‌ علم‌ و قدرت‌ و حكمت‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ و صفات‌ سلبيّه‌ ‌از‌ شرك‌ و عجز و احتياج‌ و ساير عيوب‌ و نواقص‌ و ‌بر‌ صفات‌ فعليّه‌ ‌از‌ خلق‌ و رزق‌ و عدل‌ و ‌غير‌ اينها، و ‌بر‌ صدق‌ انبياء و اوصياء و كتابهاي‌ آسماني‌ و صحّت‌ و تماميّت‌ احكام‌ و دستورات‌، و ‌بر‌ ثبوت‌ قيامت‌ و جنّت‌ و نار و ساير امور معاديّه‌ ميكند ‌که‌ انكار ‌هر‌ يك‌ ‌از‌ ‌آنها‌ موجب‌ كفر ميشود بالاخص‌ّ ‌بعد‌ ‌از‌ معرفت‌ و يقين‌ ‌که‌ كفر جحودي‌ ‌است‌ وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم‌ سوره‌ نمل‌ ‌آيه‌ 14.

بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ آيات‌ الهي‌: قرآن‌، انبياء، اوصياء، ائمّه‌ طاهرين‌، معجزات‌ صادره‌ ‌از‌ ‌آنها‌، فرمايشات‌ ‌آنها‌ تماما ‌را‌ شامل‌ و انكار ‌آنها‌ كفر و مورد استحقاق‌ عذاب‌ شديد ‌است‌.

جلد 3 - صفحه 104

(سؤال‌) عذابهاي‌ الهي‌ تماما شديد ‌است‌، ‌در‌ دعاي‌ كميل‌ دارد

و انت‌ تعلم‌ ضعفي‌ ‌عن‌ قليل‌ ‌من‌ بلاء الدنيا و عقوباتها و ‌ما يجري‌ ‌فيها‌ ‌من‌ المكاره‌ ‌علي‌ اهلها ‌علي‌ ان‌ّ ‌ذلک‌ بلاء و مكروه‌ قليل‌ مكثه‌، يسير بقائه‌، قصير مدّته‌. فكيف‌ احتمالي‌ لبلاء الاخرة و جليل‌ وقوع‌ المكاره‌ ‌فيها‌ و ‌هو‌ بلاء: تطول‌ مدّته‌ و يدوم‌ مقامه‌ و ‌لا‌ يخفّف‌ ‌عن‌ اهله‌ لأنّه‌ ‌لا‌ ‌يکون‌ إلّا ‌عن‌ غضبك‌ و انتقامك‌ و سخطك‌ و ‌هذا‌ ‌ما ‌لا‌ تقوم‌ ‌له‌ السموات‌ و الارض‌ ‌ يا ‌ سيّدي‌ فكيف‌ بي‌ و انا عبدك‌ الضعيف‌ الذليل‌ الحقير المسكين‌ المستكين‌

‌پس‌ وجه‌ اختصاص‌ عذاب‌ شديد باين‌ طائفه‌ چيست‌!

(جواب‌) اولا كساني‌ ‌که‌ گرفتار عذاب‌ قيامت‌ ميشوند فقط كفّار هستند بهمين‌ معناي‌ عامّي‌ ‌که‌ بيان‌ شد ‌که‌ مراد ‌غير‌ مؤمن‌ ‌باشد‌ و ‌لو‌ ‌در‌ دنيا اسم‌ اسلام‌ روي‌ ‌خود‌ گذارد و محكوم‌ ببعض‌ احكام‌ اسلام‌ ‌باشد‌ ولي‌ ‌در‌ آخرت‌ كافر و محكوم‌ بكفر ‌است‌ و مؤمن‌ اميد ‌است‌ ‌از‌ عذاب‌ معاف‌ ‌باشد‌.

و ثانيا عذاب‌ قيامت‌ و ‌لو‌ تمام‌ شديد ‌است‌ لكن‌ شدّت‌ و ضعف‌ امور نسبي‌ ‌است‌ البتّه‌ ‌هر‌ چه‌ شقاوت‌ و عنادش‌ بيشتر ‌باشد‌ عذابش‌ اشدّ ‌است‌ و ‌هر‌ درجه‌ نسبت‌ بمادون‌ شديد ‌است‌ و نسبت‌ بمافوق‌ خفيف‌ ‌است‌.

و ثالثا ممكن‌ ‌است‌ بگوئيم‌ مورد ‌آيه‌ كافر بجميع‌ آيات‌ الهي‌ ‌است‌ بقرينه‌ جمع‌ مضاف‌ ‌که‌ افاده‌ عموم‌ ميكند و البتّه‌ ‌اينکه‌ طايفه‌ ‌از‌ ساير طبقات‌ كفّار عذاب‌ ‌آنها‌ سخت‌تر و شديدتر ‌است‌، اعاذنا اللّه‌ ‌من‌ عذابه‌ بحق‌ّ محمّد و آله‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌.

وَ اللّه‌ُ عَزِيزٌ ذُو انتِقام‌ٍ عَزِيزٌ ‌ يا ‌ بمعني‌ قدرت‌ و قوّت‌ و غلبه‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ موارد ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ اطلاق‌ ‌شده‌ مثل‌ فَعَزَّزنا بِثالِث‌ٍ سوره‌ يس‌ ‌آيه‌ 13، ‌يعني‌ قوّينا

جلد 3 - صفحه 105

و مثل‌ وَ عَزَّنِي‌ فِي‌ الخِطاب‌ِ سوره‌ ص‌ ‌آيه‌ 22، ‌يعني‌ غلبني‌. و مثل‌ أَعِزَّةٍ عَلَي‌ الكافِرِين‌َ مائده‌ ‌آيه‌ 59، ‌يعني‌ يغلب‌ ‌عليهم‌ ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌.

و ‌ يا ‌ بمعني‌ عزّت‌ وجود ‌است‌ باين‌ معني‌ ‌که‌ مثل‌ و مانند و عديل‌ و شبيه‌ ندارد و شايد معني‌ اوّل‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ انسب‌ ‌باشد‌.

انتقام‌ ‌از‌ نقمت‌ بمعني‌ اخذ بعقوبت‌ و عذاب‌ ‌است‌ و اصل‌ نقم‌ بمعني‌ كره‌ كراهة شديدة غاية الاكراه‌. ‌پس‌ مفاد ‌آيه‌ اينست‌ ‌که‌ خداوند قادر متعال‌ غالب‌ ‌بر‌ ‌هر‌ چيز قوي‌ّ ‌علي‌ الاطلاق‌ ميگيرد كافر معاند ‌را‌ بعقوبت‌ و عذاب‌ سخت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 4)- سپس می‌افزاید: «همچنین قرآن را که حق را از باطل جدا می‌سازد نازل کرد» (وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ).

سپس می‌افزاید: بعد از اتمام حجت و نزول آیات از سوی خداوند و گواهی فطرت و عقل بر صدق دعوت پیامبران، راهی جز مجازات نیست، و لذا در آیه مورد بحث به دنبال بحثی که در باره حقانیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و قرآن مجید گذشت می‌فرماید: «کسانی که به آیات خدا کافر شدند کیفر شدیدی دارند» (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ).

و برای روشن ساختن این که، توانایی خداوند بر تحقق بخشیدن تهدیداتش جای تردید نیست، می‌افزاید: «خداوند توانا و صاحب انتقام است» (وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ).

ج1، ص262

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع